دو پیامد جالب آتش سوزی جنگل ها

Bushfire NSW South Coast

South Coast in NSW in mid January, after the unprecedented bushfire Source: Hitomi Nakanishi

اپلیکیشین رادیو اس بی اس را دریافت کنید

راه های دیگر شنیدن

آتش سوزی جنگل ها در بیشتر نقاط کشور، مهار شده است و کم کم داستان های زیادی از حواشی آن شنیده می شود. یکی از پیامدهای جالب این آتش سوزی ها در ایالت ویکتوریا این بود که بخش هایی از یک سیستم پرورش ماهیان که ۶۶۰۰ سال پیش توسط مردمان بومی استرالیا ساخته شده بود، نمایان شد.


آتش سوزی جنگل ها در بیشتر نقاط کشور، مهار شده است و کم کم داستان های زیادی از حواشی آن شنیده می شود. یکی از پیامدهای جالب این آتش سوزی ها در ایالت ویکتوریا این بود که بخش هایی از یک سیستم پرورش ماهیان که ۶۶۰۰ سال پیش توسط مردمان بومی استرالیا ساخته شده بود، نمایان شد.

آتش سوزی ها که از ماه سپتامبر در استرالیا شروع شدند، بخش هایی از جنگل ها را به تلی از خاکستر بدل کردند. این اتفاق باعث شد که یک سیستم گسترده از کانال ها که توسط مردمان بومی استرالیا ساخته شده بود، پدیدار شود.

به گزارش ، کانال های پیدا شده، بخشی دیگر از منطقه بوج بیم (Budj Bim) هستند که در سال گذشته به فهرست میراث جهانی یونسکو اضافه شد. این کانال ها توسط مردم گوندیجمارا (Gunditjmara) برای پرورش مارماهی ها ساخته شده بودند  و از سیستم پیچیده ای از آبراه ها و استخرها تشکیل شده اند.

آتش ها در ماه دسامبر به این منطقه رسید و تنها چند هفته گذشته بود که آتش کنترل شد و صاحبان این منطقه توانستند آن را مورد بررسی قرار دهند و در نتیجه بخش های دیگری از این منطقه که پیشتر زیر پوشش گیاهی پنهان شده بود، آشکار شد. آنها معتقدند که این مناطق جدید هم جزیی از همان سیستم کشف شده در گذشته بود.

اتفاق جالب دیگر در منطقه مالکوتا رخ داد. وقتی که زبانه های آتش به این شهر در شرقی ترین نقطه ایالت ویکتوریا رسیدند، یک زوج ویکتوریایی از یک کانتینر برای نجات خود و حیوانات خانگیشان استفاده کردند. آتش با چنان سرعتی منطقه را در برگرفت که این زوج که یک مرکز نگهداری از حیوانات خانگی دارند، تنها توانستند به کانتینری که امکانات بسیار محدود داشت پناه ببرند و درب آن را محکم ببندند.

به گزارش سیدنی مورنینگ هرالد، این دو به همراه سیزده حیوان، داخل کانتینری شش متری رفتند که پیشاپیش با استفاده از پنل های مخصوص ضد آتش، برای این کار آماده کرده بودند. آنها در شب سال نو که شب فاجعه باری برای استرالیا بود، شش ساعت آنجا ماندند.

خانم تامپسون گفت: «می توانستیم صدای نزدیک شدن آتش را بشنویم. مثل یک قطار سریع السیر بود که از سمت بزرگراه می آمد. وقتی که آتش به درختها رسید، انگار که بمب های هسته ای منفجر می شدند. تجربه ای بود که نمی خواهم هیچوقت برایم تکرار شود».

دو ساعت بعد از اینکه آنها وارد پناهگاه شدند، خانم تامپسون در را باز کرد که ببیند که وسعت آسیب چقدر بوده است.

هنوز محیط برای بیرون رفتن بسیار داغ بود اما او از اینکه می دید خانه و محل نگهداری حیوانات سالم مانده، بسیار خوشحال بود، اگرچه یکی از ماشین هایشان ذوب شده بود و کلبه مهمانان در ملک آنها هم کاملا سوخته بود.

خانم تامپسون گفت: « کانتینر امتحانش را به خوبی پس داده بود. ما از نتیجه خیلی راضی بودیم. در واقع من واقعا غافلگیر شده بودم. یکی از گربه ها زمانی که داخل کانتینر بود خیلی عصبی شده بود و خیلی از موهایش ریخت. اما حیوانات واقعا خیلی عالی هستند. اگر شما کنار آنها آرام باشید، آنها هم همین کار را می کنند».

آن شب، خانواده تامپسون توانستند در خانه خودشان بمانند و درختانی را ببیند که در فاصله ای نه چندان دور تبدیل به خاکستر می شدند.

خانم تامپسون اضافه کرد: «ما نمایش آتش بازی مخصوص به خود را داشتیم».

در دو روز بعد، این زوج یک سری تماس تلفنی داشتند که خبرهای خوش را به صاحبان نگران حیوانات برسانند. اینکه حیواناتشان سالم هستند. تماس هایی که توام با احساسات بود.

محل نگهداری حیوانات معمولا برای نگهداری سی سگ و گربه جا دارد، اما برخی از صاحبان حیوانات نتوانسته بودند پیش از رسیدن آتش به ملک آنها بیایند و حیواناتشان را با خود ببرند.

خانواده تامپسون گفتند که وحشتناک ترین چیز این است که نتوانید بفهمید که چه اتفاقی در حال رخ دادن است و هیچ راه ارتباطی نباشد.

خانم تامپسون گفت که او و همسرش هر دو در دهه هفتم زندگیشان هستند و تصمیم گرفته اند که در نقطه ای دوردست زندگی کنند. اما نبود اطلاعات شفاف میدانی درباره محل وقوع آتش واقعا نگران کننده بود.

او گفت: «وقتی که وسط جنگل زندگی می کنید، هیچ چیزی نمی دانید و همه چیز به طرز وحشتناکی غیر قابل پیش بینی است».

اما حالا که خوش شانس بوده اند، فکر رفتن از آنجا را از سر بیرون کرده اند. چیزی که اوایل به آن فکر می کردند.

خانم تامپسون در پایان گفت: «ما هنوز خانه داریم، بنابراین انگار کسی به ما می گوید که باید همینجا بمانیم».

همرسانی کنید