هرچند که این روزها قرار دادن پاکت سیگار در پشت ویترین مغازه ها غیرقانونی است، اما در گذشته ای نه چندان دور، شهر پرت در ایالت وسترن استرالیا دارای یک صنعت دخانیات پررونق بود که فرآورده هایش را از مزارع گسترده تنباکو واقع در جنوب غربی کشور تامین می کرد.
سرگذشت شرکت دخانیات و تنباکوی میچِلیدز (Michelides) فقط داستان یک تجارت پرسود نیست؛ بلکه در واقع، روند پیشرفت و شکوفایی جامعه یونانیان در ایالت وسترن استرالیا را روایت می کند. به گفته جان یاناکیس (John Yiannakis)، مورخ و پژوهشگر، کشور مصر از هزاران سال قبل پذیرای تعداد بسیار زیادی از مهاجران یونانی بوده است. تا اینکه در اوایل سده بیستم میلادی، عده ای از این مهاجران تصمیم گرفتند تا از مصر به استرالیا مهاجرت کنند. در نتیجه، تا زمان آغاز جنگ جهانی دوم، یونانیان مهاجر جزیره کاستِلوریزو (Castellorizo) و جزایر اطراف آن، اکثریت جامعه یونانیان ایالت وسترن استرالیا را تشکیل می دادند.
از پیچیدن رول تنباکو تا پرورش و تولید آن
در سال ۱۹۰۱ یعنی مدتها پیش از آنکه مضرات کشیدن سیگار معلوم شود، یک پسر یونانی ۲۳ ساله به نام پیتر میچِلیدز(Peter Michelides) وارد شهر پرت در وسترن استرالیا شد. پیتر قبلا در شهر قاهره مصر یک دوره کارآموزی ساخت سیگار را با موفقیت به اتمام رسانده و بعد برای یافتن فرصتهای شغلی بهتر راهی استرالیا شده بود. تسلط به چند زبان دنیا و همچنین مهارت پیتر در ساختن سیگار باعث شد که او خیلی زود به عنوان یک تاجر کار خودش را در کشور جدید شروع کند. پیتر همچنین به عنوان رهبر جامعه یونانیان مهاجر، از سایر یونانیانی که قصد مهاجرت به استرالیا را داشتند، حمایت مالی می کرد. تا اینکه چند سال بعد از ورودش به استرالیا توانست برادر کوچکتر، پدر و مادر و همچنین خواهرش را هم نزد خودش بیاورد.
در ابتدای کار، تجارت پیتر محدود به تولید و پیچیدن رول تنباکو می شد. اما به تدریج کشت، تولید و فروش تنباکو در سطح انبوه هم به آن اضافه شد. در واقع، کسب و کاری که در ابتدا با فروش سیگار در کنار خیابان آغاز شده بود، به تدریج به یکی از بزرگترین کارخانه های ایالت وسترن استرالیا تبدیل شد. اوایل، برگ تنباکوی مورد نیاز کارخانه پیتر از کشاورزان محلی در مانجی ماپ (Manjimup) خریداری می شد. اما در سال ۱۹۳۱ پیتر پانزده جریب زمین کشاورزی خرید تا تنباکوی مورد نیاز کارخانه اش را از آنجا تامین کند. تا سال ۱۹۳۷ او صاحب ۳۵۰ جریب مزرعه زیر کشت تنباکو بود که این میزان تا زمان آغاز جنگ جهانی دوم به هزار جریب رسید.
به این ترتیب، صدها نفر از مردم محلی در مزارع و کارخانه پیتر مشغول به کار شده و انواع و اقسام سیگارها را تولید می کردند. تا جایی که در اواخر دهه ۱۹۳۰ پیتر امتیاز تولید کاغذ سیگار ریزلا (Rizla) را هم خرید. از این کاغذ، هم برای پیچیدن سیگار با دست و هم برای تولید سیگار آماده کارخانه ای استفاده می شد.
سومین کارخانه تولیدی بزرگ استرالیا
در اوایل دهه ۱۹۵۰ میچلیدز تبدیل به سومین تولیدکننده بزرگ و مهم سیگار در کشور شده بود که سالانه شش میلیون کاغذ سیگار تولید می کرد. در طول سالهای جنگ جهانی هم، تولید کارخانه به حداکثر میزان خودش رسید، چرا که باید سیگار مورد نیاز سربازان استرالیایی عازم میدان جنگ را تامین می کرد. اما تنها چند سال بعد و با ورود سیگارهای فیلتردار وارداتی به بازار استرالیا، تجارت پیتر با مشکلات عدیده ای رو به رو شد.
سیگارهای وارداتی از حمایت شرکتهای بین المللی و بودجه های کلان تبلیغاتی و رقابتی برخوردار بودند. به همین دلیل، تا سال ۱۹۵۶ کارخانه پیتر تقریبا دیگر تمام مشتریانش را از دست داده بود. یکی از چالشهایی که پیتر با آن مواجه شده بود، تفاوت طعم و کیفیت سیگارهایش با سیگارهای جدید بود. برگ تنباکویی که برای ساختن سیگارهای فیلتردار استفاده می شد هم با آنچه کارخانه پیتر تولید می کرد، فرق داشت. علاوه بر این، بسته بندی جدید پاکت های سیگار وارداتی هم با استقبال بسیار زیاد مردم مواجه شده بود. اما پیتر توانایی خرید ماشینهای ویژه بسته بندی جدید را نداشت.
در اواخر دهه ۱۹۵۰ خانواده میچلیدز مزارعشان را فروختند، اما همچنان خریدار اصلی تنباکو از کشاورزان محلی محسوب می شدند. تا اینکه وضعیت به شکلی در آمد که هیچ کسی تنباکوی کارخانه میچلیدز را نمی خرید. شرکتهای چندملیتی مثل روتمنز (Rothmans) و فیلیپ موریس (Phillip Morris) هم فقط مقدار کمی از تنباکوی کارخانه پیتر را می خریدند. چرا که به نظر آنها کیفیت تنباکوی مزارع سواحل شرقی کشور، بهتر از وسترن استرالیا بود. در حالی که به عقیده ساکنان قدیمی مانجی ماپ، این حرفها بهانه بود و دلیل اصلی خرید این شرکتها از ایالتهای شرقی، قیمت ارزان تر تنباکو در آن منطقه بود.
با رفع محدودیت های مربوط به واردات سیگار، مصرف کنندگان برای خرید سیگارهای خارجی روانه مغازه ها می شدند. کم کم، صدها کارگر کارخانه پیتر بیکار شدند. تا اینکه در ماه جون سال ۱۹۶۰ عمر کارخانه ای که در طول چندین دهه بزرگترین تجارت ایالت وسترن استرالیا محسوب می شد، به پایان رسید. ساختمان کارخانه هم بعد از فروش، به یک کارخانه بستنی سازی و بعد هم به یک بوتیک لباس مردانه تبدیل شد. و سر انجام در سال ۲۰۱۴ با وجود مخالفت های زیاد بسیاری از مردم، شهرداری پرت اقدام به تخریب بنای کارخانه کرد. با وجود این، تاثیر اقداماتی که پیتر میچلیدز از خودش در جامعه وسترن استرالیا به جا گذاشت، همچنان ماندگار است.