زنان و دختران بومی ایالت تاسمانیا شناگران و غواصان ماهری بودند.این زنان در طول هزاران سال، رابطه تنگاتنگی با دریا داشته و صیادان قهاری به شمار می آمدند.
، با وجود اینکه دانسته های ما درباره این زنان بسیار کم است، اما از طریق همین اطلاعات محدود هم میتوان ردپای توانایی های آنها را در مهارتهای آبی مشاهده کرد. به گفته ادوارد کاتن (Edward Cotton)، یکی از اعضاء کلیسای کویکر در ساحل شرقی تاسمانیا، ووبا دبار (Wauba Debar)، اهل قبیله پارداررمه ()در خلیج اویستر (Oyster Bay)، یکی از این زنان بود. ووبا در نوجوانی به اسارت گرفته شد تا باقی عمرش را به عنوان "یک برده، معشوقه و شکارچی فک آبی" سپری کند. بیشتر مطالبی که درباره ووبا دبار می دانیم، افسانه هایی است که درباره این زن وجود دارد. اما نکته مشترک اکثر این روایتها، اشاره به توانایی او در شناکردن طولانی مدت و در شرایط طوفانی است.
اسارت و رهایی
کشتی های صیادان خارجی در اواخر قرن ۱۸ میلادی در سواحل ایالت تاسمانیا لنگر انداختند و با رونق گرفتن تجارت خز، جمعیت فک های آبی در این ایالت در طول دو دهه تقریبا از بین رفت. در همین دوره بود که زندگی برای زنان بومی منطقه هم بسیار دشوار شد. چرا که در آن دوران، برده داری در امپراتوری بریتانیا همچنان قانونی بود. و از آنجا که سودآوری صنعت شکار فک آبی، نیازمند به بردگی گرفتن زنان بومی تاسمانیایی بود، یورشهای گاه و بیگاه صیادان، سواحل تاسمانیا را به محل خطرناکی برای زندگی زنان بومی تبدیل کرده بود.
مرگ در دریا
در یکی از روایتها آمده که: قایق در حال غرق شدن بود. دو مرد سرنشین قایق، شنا بلد نبودند و در میان امواج نقرهای فرو می رفتند. ووبا می توانست آنها را به حال خودشان رها کند تا بمیرند و جان خودش را نجات بدهد. اما او این کار را نکرد. ابتدا شوهرش، یعنی همان مردی که او را اسیر کرده بود، را از آب بیرون کشید و یک کیلومتر شنا کرد تا او را به ساحل برساند. و بعد برگشت تا مرد دیگر را نجات دهد. آن دو مرد نمردند و این ووبا بود که جانشان را نجات داد.
اما متاسفانه، زمانی که ووبا خودش به کمک نیاز داشت، کسی نبود تا نجاتش دهد و او در یکی از سفرهای شکاری با اروپائیان جانش را از دست داد. در آن سفر، ووبا به عنوان برده، سوار بر قایق از هوبارت به سمت استریتس آیلندز (Straits Islands) در حال حرکت بود. همسفران او بهترین شکارچیان، صیادان و غواصانی بودند که از بین بدویترین قبایل بومی به بردگی گرفته شده بودند.
شب هنگام، گروه صیادان در خلیج وینگلاس (Wineglass Bay) اطراق کردند. اما صبح روز بعد، اثری از زنان و سگها پیدا نکردند. کاتن در یادداشتی که در سال 1893 در روزنامه مرکوری (The Mercury) درباره علت مرگ ووبا منتشر کرد، نوشت که او بر اثر جراحات سنگین دوره اسارت جانش را از دست داد. جراحاتی که بدون شک، به دلیل اعمال خشونت به وجود آمده بودند.
صیادان، جسد ووبا را در بیچنو (Bicheno) به خاک سپرده و نامش را بر روی تخته چوبی حک کردند. با وجود این، در مورد زمان دقیق مرگ ووبا اختلاف نظرهایی وجود دارد. ساکنان قدیمی بیچنو معتقد بودند که ووبا ۱۰ سال قبل از تاریخی که بر روی گورش نوشته شده، یعنی حدود سال ۱۸۲۲ از دنیا رفته است.
اما کاپیتان جیمز کلی (James Kelly) در تاریخ ۲۴ ژانویه ۱۸۱۶ در یادداشت هایش به روزی اشاره می کند که طوفان، او را به اسکله ووب () رسانده بود. از آنجایی که آن منطقه به یاد این زن، اسکله ووبا نامگذاری شده بود، به نظر می رسد که ووبا قبل از سال ۱۸۱۶ از دنیا رفته باشد.
کاتن در یادداشتش به مراسم تشییع ووبا هم اشاره کرده و می نویسد که تدفین او محترمانه برگزار شد. ووبا به اندازهای مشهور شد که در سال ۱۸۵۵ ساکنین بیچنو تصمیم گرفتند تا به منظور بزرگداشت او بر روی گورش یک سنگ بنای یادبود بسازند. تا جایی که جان آلن (John Allen) ، که خودش ۳۰ سال پیش از آن در قتل عام میلتون فارم (Milton Farm) مشارکت کرده بود هم ده شیلینگ برای ساخت سنگ قبر ووبا اهداء کرد.
سنگی که بر آن نوشته شده بود: اینجا ووبا دبار آرام گرفته است. یک زن بومی از اهالی وندیمنز که در ماه جون سال ۱۸۳۲ و در سن ۴۰ سالگی از دنیا رفت. و این سنگ یادبود توسط عدهای از دوستان سفیدپوست او به یادش دراینجا برپا شد.
تا اینکه در اواخر سده ۱۸۰۰ میلادی، بحث تقاضای اروپائیان برای "بررسی علمی" بقایای اجساد بومیان مطرح شد. بر اساس نظریه های نژادشناسی رایج در آن زمان، مطالعه بر روی مردمان بومی استرالیا و به ویژه بومیان ایالت تاسمانیا، می توانست اطلاعات زیادی درمورد مراحل ابتدایی رشد و پیشرفت انسانها فراهم کند. در نتیجه، موزه و گالری هنر تاسمانیا (Tasmanian Museum and Art Gallery) در سال ۱۸۹۳ استخوانهای ووبا را از گور بیرون کشید و آن را از طریق جعبه ای که رویش نوشته شده بود: "کشمش محلی" به هوبارت فرستاد. این کار باعث خشم مردم منطقه شد. به طوری که یکی از روزنامه های تاسمانیا این اقدام را "یک آدمربایی تمام عیار منفعت طلبانه" توصیف کرد که با سوءاستفاده از نام علم صورت گرفته است. بقایای جسد ووبا، بعدها در سال ۱۹۸۵ به جامعه بومیان تاسمانیا تحویل داده شد.
شکوفه های برفی
سنگ یادبود ووبا تنها بنایی است که در قرن ۱۹ برای یک بومی تاسمانیایی برپا شد و خود او هم تنها زن بومی است که جسدش توسط غیربومیان تشییع شد. گور خالی ووبا هم کوچکترین منطقه حفاظتی در ایالت تاسمانیا محسوب میشود. گوری که هر بهار، شکوفه های برفی اطرافش آن را در آغوش می گیرند.