هنگامیکه صحبت از کمک به انسانها با اختلالات دیداری، ذهنی و جسمی می شود، اولین حیواناتی که به ذهن می رسد سگ ها هستند. چراکه این حیوانات قابلیت یادگرفتن و کمک به انسان را دارند.
اما تحقیقات نشان داده است که در فضاهای عمومی، از هر دو فردی که از سگ ها به عنوان کمک استفاده می کند، یک نفر مورد تبعیض قرار می گیرد.
این افراد خواستار بالا بردن سطح آگاهی جامعه در این زمینه ، به خصوص نحوه برخورد با سگها و حقوقی که صاحبان آنها دارند شده اند.
هنگامیکه کریس گلد با سگ راهنمایش سیمبا در اماکن عمومی است به طور معمول با چالش هایی روبرو می شود.
کریس ۳۰ ساله از زمان تولد دچار بیماری ژنتیکی ورم رنگیزه ای شبکیه یا رتینیتیس پیگمنتوزا می باشد که منجر به نابینایی او در شب و کم بینی در طول روز می شود.
آقای گلد می گوید برای او بسیار مشکل است که بدون سگ کرم رنگش که از نژاد لبرادور است زندگی کند.
او می گوید:"من جمعه شب ها در خونه فوتبال نگاه می کنم و هوا تاریک می شود، قبلا نمی تونستم خرید برم، یعنی می تونستم ولی خیلی سخت بود و به اینور و اونور می خوردم ، اما با وجود سیمبا، الان می تونم برم خرید و اون من رو تا جلوی مغازه راهنمایی می کنه بدون اینکه نگران چیزی باشم. الان می تونم شب ها بیرون برم، می تونم توی جمعیت بگردم و جاهای مختلف قدم بزنم."
آقای گلد ، سیمبا را از سال ۲۰۱۷ دارد و می گوید حداقل هفته ای یک بار با مشکلی در اماکن عمومی روبرو می شود.
او می گوید: "فکر نمی کنم هیچ وقت پیش اومده باشه که به طور کامل سرویسی بهم تعلق نگرفته باشد، مثلا بهم خدماتی نداده باشن، اما سعی کردند که این اتفاق بیفته. مثلا چندین بار توی مغازه محلمون این اتفاق افتاده، که من به مرور زمان حلش کردم. یا توی کافه ها و رستوران ها. همچنین توی مراکز خرید بزرگ و بخوام بازم اضافه کنم می تونم بگم تاکسی ها."
متاسفانه کریس و سیمبا تنها نیستند، اطلاعات جدید مرکز سگ های راهنمای ویکتوریا نشان می دهد که از هر دو فردی که از سگ راهنما استفاده می کند، یک نفر نوعی از طرد شدگی، از جمله ممانعت از ورود به اماکن عمومی را در دوسال گذشته در نقاط مختلف کشور تجربه کرده است.
در این تحقیقات یک ماهه، بیش از ۱۲۰ نفر از افرادی که از سگ های راهنما استفاده می کنند اذهان داشته اند که کافه ها و رستوران ها بیشترین تخلف را در این زمینه داشته اند، همچنین تاکسی ها و وسیله های نقلیه عمومی نیز از ورود آنها ممانعت به عمل آوردند.
آلیستر استات، رئیس این مرکز می گوید، نتیجه ی این تحقیق چیز عجیبی نیست چراکه مرکز سگ های راهنما به طور معمول شکایت های زیادی در این زمینه دریافت می کند، چه از جانب افرادی که از سگ راهنما استفاده می کنند و چه از جانب دیگر اعضای جامعه که شاهد ممانعت ورود این افراد می شوند.
او می گوید: "از نظر ما چیزی که واقعا نگران کننده است این است که گاهی بیش از ۱۰ مورد از این قضایا در زمانی مشخص گزارش می شود. این مسئله خیلی مهمی است که جامعه، مردم جامعه و صاحبان بیزنس بدونند که سگ های راهنما این حق قانونی را دارند که وارد همه مکان عمومی به جز اتاق عمل و آشپزخونه های صنعتی بشوند".
ریچارد لرد، مدیر عامل مرکز سگ های کمکی استرالیا می گوید که این تبعیض محدود به نابینایانی که از سگ های راهنما استفاده می کنند نمی شود.
او می گوید: "همه می دونند که صدها سال است که از این سگ ها استفاده می شود، اما حالا سگ ها به افراد دیگری هم کمک می کنند، مثلا به افرادی که نیاز به ویلچر دارند، افرادی که با استرس پس از سانحه زندگی می کنند، خانواده هایی که فرزند مبتلا به اوتیسم دارد، افراد مبتلا به دیابت و صرع، سگ هایی که به ناشنوندگان و افراد روان پریش کمک می کنند."
آقای استات و لرد هر دو اتفاق نظر دارند که کمبود آگاهی عمومی از حقوق سگ های کمکی یا راهنما دلیل بروز این مشکل است.
آلیستار استات عقیده دارد که تعدد و جا به جایی زیاد کارمندان و عدم آموزش مناسب در بعضی شغل ها منجر به کمبود آگاهی می شود.
او می گوید:"خیلی مهم است که سازمان هایی که خدمات به جامعه ارائه می دند به کارمندان خود آموزش دهند، در طول دوره کارآموزی و همچنین پس از آن به طور مداوم ، تا مطمئن شوند تمام کارمندان آگاهی دارند که نمی تونند مانع ورود سگ های راهنما بشوند و بدونند که این سگ ها به خوبی آموزش دیده اند تا با صاحب خود همکاری کنند و هیچ اختلالی در کافه و رستوران ایجاد نکنند."
آقای لرد می گوید که برخی موانع فرهنگی نیز مانع درک حقوق سگ ها و احساس راحتی با آنها می شود.
او می گوید: "اساسا این مسئله به این علت است که مردم آموزش لازم رو در زمینه شکل های جدید سگ های کمکی ندیده اند. البته جنبه ی فرهنگی هم دارد، بعضی فرهنگ ها ارزش زیادی برای سگ قائل نیستند و دوست ندارند سگ وارد ماشین یا ملکشون بشود."
آلیستار استات می گوید درحالیکه تاثیر محدودیت ورود سگ ها برای صاحبانشان می تواند آسیب زننده باشد، اما عواقب آن بسیار خطرناک تر است."
او می گوید: "ما دیدیم افرادی که کم بینایی یا نابینایی دارند واقعا با چالش بینایی و انزوای اجتماعی روبرو شدند، وقتی از ورود آنها جلوگیری می شود آنها ناراحت و مضطرب می شوند و حتی احساس حقارت می کنند، و عواقب آن تغییر در رفتار آنهاست، سعی می کنند از اومدن به اون مکان ها اجتناب کنند، پس این مسئله تاثیرات جدی ای روی زندگیشون داره."
او هشدار داد که جریمه ای سنگینی برای ناقضان قانون حیوانات اهلی و قانون تبعیض معلولین وجود دارد.
او می افزاید: "جلوگیری از ورود در واقع جرم محسوب می شود، در نتیجه افرادی که از سگ راهنما استفاده می کنند می توانند به کمیسیون حقوق بشر استرالیا شکایت کنند تا آنها تحقیق کنند که کجا از ورود آنها ممانعت شده است."
آقای لرد می گوید اگر مردم مطمئن نبودند که سگ همراه فرد، در واقع سگ کمکی می باشند می توانند از او درخواست کنند تا مدارک سگ را نشانشان دهد. او از مردم خواست تا بپذیرند که این سگ ها نقش بسیار مهمی در نجات جان انسان ها ایفا می کنند.
او می گوید: "خیلی از افرادی که سگ کمکی دارند، دیگه کسی به طور تمام وقت از آنها مراقبت نمی کند. مراقب ، آنها را از تخت پایین می یارد، لباس تنشون می کند، روی صندلی می گذارد و شب بر می گردد تا آنها را آماده خوابیدن کند. در طول روز سگ راهنما به آنها کمک می کند، کارهای فرد را مثل برداشتن و دادن وسائلشون یا پر کردن ماشین لباس شویی رو براشون انجام می ده."
کریس گلد امیدوار است که با آموزش و تغییرات تدریجی، او و سیمبا بتوانند کارهای روزانه شان را بدون دردسر انجام دهند.
او می گوید: "مردم کورکورانه فرض می کنند که سیمبا فقط یه حیوون خونگیه یا یه سگ معمولی. اما این واقعیت نداره، اون واقعا مثل وسیله کمک به حرکت کردن منه و من بهش احتیاج دارم تا حرکت کنم. وقتی مردم مثلا تو مرکز خرید می یان و به من می گن « سگ ات اجازه ی ورود نداره» واقعا ناراحت کننده است چون اونها نمی پرسند این سگ برای چیه. در واقع بهتره که اونها از من پرسند اعتبارنامه ی سگ رو نشونشون بدم، من مشکلی با این موضوع ندارم."
او همچنین معتقد است که گذاشتن تابلوهای راهنما در وسایل نقلیه عمومی می تواند به مردم اطلاع دهد که سگها می توانند به عنوان کمک و راهنما برای افراد دارای معلولیت باشند.
گروهایی مانند سگ های راهنمای ویکتوریا یا سگ های کمکی استرالیا در تلاش هستند تا به مردم یاد بدهند که چگونه با این سگ ها رفتار کنند.
ریچارد لرد از گروه سگهای کمکی می گوید مردم باید با سگ های راهنما همان رفتاری داشته باشند که با هر سگ دیگری دارند.
او می گوید: "سگی که کار می کنه مثل سگ گله، نباید برایش هیچ مزاحمتی ایجاد بشه، مردم می تونند ببیننش و بذارن کارش رو انجام بده. ما به همه آدم ها یاد دادیم، به خصوص به بچه ها، اگر یه سگ خونگی دیدین یا یه سگگله، نپرید و نازش کنید، اول از صاحبش بپرسین و اگر صاحبش گفت (متاسفانه داره کار می کنه و اگه اشکالی نداره نازش نکن) لطفا به حرفش گوش کنید."