بخش تولید در استرالیا یکی از بخش هایی است که بیش از دیگران باید در برابر بحران ویروس کرونا آماده باشد. در این گزارش سعی می کنم به مشاهدات میدانی خود از این روند و اقدامات لازم از دیدگاه برنامه ریزی صنعتی بپردازم.
در شرایط بحران، فرآیند تولید صنعتی می تواند در همه سطوح تحت تاثیر قرار گیرد. یکی از اصلی ترین موارد، میزان تاثیر بحران بر برآوردها از تقاضای بازار است. مثلا اگر کارخانه ای لبنیات تولید می کند، آیا در شرایط بحران، میزان تقاضا برای این محصولات بیشتر می شود، کمتر می شود یا ثابت می ماند؟ این نکته کلیدی، چهارچوب اصلی برنامه ریزی برای مواجه با بحران است.
گام بعدی، بررسی تاثیر این مساله بر عرضه کنندگان مواد اولیه است. آیا در شرایط بحران، می توان مواد اولیه را به راحتی تهیه کرد؟ اگر در همان مثال کارخانه لبنیات، در مزرعه ای کسی مبتلا به ویروس بود، تکلیف چیست و تاثیر آن بر تولید چه خواهد بود؟
عامل مهم دیگر، فرآیند حمل و نقل است. فرآیند تولید به شدت وابسته به حمل و نقل است. در ارزیابی ها، باید در نظر گرفته شود که در صورت قرنطینه شدن یک منطقه یا اعمال محدودیتهای تردد، چه کار باید کرد؟ چطور می توان مواد اولیه را به بخش تولید رساند و چطور می توان محصول را به بازار مصرف حمل کرد؟
نگهداری ماشین آلات و تجهیزات هم باید در نظر گرفته شود. نگهداری و تعمیرات تجهیزات هم به طور تنگاتنگ با حمل و نقل در ارتباط است و برای تهیه قطعات یدکی و خدمات، بخش حمل و نقل به طور گسترده مورد استفاده قرار می گیرد. به عنوان یک مثال، بخش تولید مواد غذایی در استرالیا متکی به ماشین آلات وارداتی از ایتالیا، آلمان، هلند و چین است. علاوه بر این بسیاری از تجهیزات عمومی بخش تعمیرات و نگهداری، از جمله قطعات عمومی برقی و مکانیکی ماشین ها به طور گسترده از کشورهای دیگر وارد می شود.
در چنین شرایطی و با اعمال محدودیتها، چگونه می توان ماشین آلات را در شرایط تولیدی نگه داشت؟ این مساله باید با دقت مورد بررسی قرار گیرد چون در بسیاری از موارد، کارخانه های تولیدی، شاهرگ حیاتی در شرایط بحران هستند.
یکی از راه هایی که می تواند مورد استفاده قرار گیرد، ایجاد یک شبکه ارتباطی بین کارخانه هایی است که محصولات مشابهی تولید می کنند و یا از نظر جغرافیایی به هم نزدیکند.
یکی دیگر از موارد مهم، اطمینان از عملکرد سیستم های کامپیوتری و زیرساختهای آی تی بخش تولیدی است. در شرایطی که ممکن است از افراد خواسته شود که از خانه کار کنند، آیا شبکه آی تی آن تجارت، آمادگی لازم برای این کار را دارد؟
دوره های آموزشی هم که جزیی از تجارت های استرالیایی است هم باید مورد بازبینی قرار گیرند. شاید بهتر باشد که برگزاری آنها به زمان دیگری موکول شود. از ورود بازدیدکنندگان غیر ضروری به محل کارخانه تولیدی نیز باید جلوگیری شود و بازدیدهای کاری که با جهت تقویت همکاری ها صورت می گیرد باید از طریق تلفن و یا ارتباط تصویری انجام شود.
اما از همه مهمتر، افراد هستند و آنچه به آدمها مربوط است. اگر مدرسه ها تعطیل شوند و افراد به خاطر نگهداری از کودکان نتوانند در محل کار حاضر شوند، این مساله می تواند فرآیند تولید را با توقف کامل روبرو کند. بنابراین لازم است که بخش تولید در برابر این مساله آماده باشد و انعطاف پذیری لازم برای تغییرات مداوم در شیفت پرسنل را داشته باشد. باید در صورت امکان فهرستی از افرادی تهیه شود که به دلیل شرایط خانوادگی می توانند در شرایط اینچنینی هم کار کنند.
ارتباط با نهادهای بهداشتی و دولتی بسیار مهم است و اطلاعات لازم را می توان از این سازمانها گرفت و باید به توصیه های آنها عمل کرد. اما این کار کافی نیست، چرا که این سازمان ها از جزییات کاری هر تجارت آگاه نیستند و اساسا تمرکز آنها بر عدم گسترش بیماری است. حال آنکه تمرکز یک کارخانه تولیدی، باید بر ادامه تولید در شرایط بحرانی و یافتن راهی برای ادامه عرضه محصولات به بازار مصرف باشد.
در پایان باید گفت که اشتباهی که بسیاری از بخش های تولیدی در حال حاضر انجام می دهند، تکیه بیش از حد روی این مساله است که دستورهای لازم از سوی مقامات دولتی خواهد رسید، غافل از اینکه این دستورها تا حد زیادی بر محور سلامت عمومی استوار است، نه بر محور پایداری تولید. به عبارت دیگر، هر پاسخ به شرایط بحرانی باید تا حد امکان از پیش برنامه ریزی شده و جنبه های مختلف آن مورد بررسی قرار گیرد.