آیا هیچیک از نزدیکان شما به تازگی از شما خواسته تا حجم کار خود را کاهش دهید؟ آیا احساس گناه می کنید که نمی توانید زمان کافی از وقت خود را با دوستان، خانواده یا حتی برای خودتان بگذرانید؟ اگر اینطور است شاید اکنون زمان تغییر فرا رسیده باشد.
تحت استرس قرار گرفتن های گاه و بیگاه هنگام کار کردن، امری طبیعی است. اما برای برخی از افراد، این استرس ها ممکن است به وضعیتی بغرنج تبدیل شود و در نهایت منجر به خستگی، بدبینی و نفرت نسبت به شغل خود شود. از این حالت معمولا با نام "فرسودگی" یا burnout نام برده می شود.
فرسودگی معمولا در طبقه بندی مشکلات مرتبط با مدیریت زندگی قرار می گیرد. اما هفته گذشته سازمان بهداشت جهانی این سندروم را در طبقه بندی "سندروم های مرتبط با شغل" قرار داد؛ این یعنی این سندروم را می توان از این پس به عنوان یک پدیده شغلی در نظر گرفت. این سازمان برای انعکاس بهتر فرسودگی به عنوان یک سندرم مبتنی بر کار به دلیل استرس های مزمن این تصمیم را اتخاذ کرد.
ابعاد این فرسودگی عبارتند از:
- احساس ضعف یا خستگی،
- افزایش فاصله گرفتن ذهن فرد از شغل خود، یا احساس منفی گرایی یا بدبینی نسبت به کار خود،
- کاهش کارایی حرفه ای (عملکرد کاری فرد).
در عصر گوشی های هوشمند و ایمیل های کاری شبانه روزی، جدا شدن از فعالیت ها، وظایف کاری و افرادی که از نظر کاری روی فعالیت ما تاثیر می گذارند روز به روز دشوارتر از گذشته است.
این در حالی است که تعریف جدید سازمان بهداشت جهانی از "فرسودگی شغلی" باید همانند زنگ هشداری برای کارفرمایان باشد تا با این نوع از استرس های مزمن کاری به عنوان یک مشکل مرتبط با سلامت و ایمنی افراد در محل کاری برخورد کنند.
چگونه می فهمید که دچار فرسودگی شغلی شده اید؟
اگر فکر می کنید دچار فرسودگی شغلی شده اید این پرسش ها را از خود بپرسید:
۱. آیا هیچ یک از نزدیکان شما از شما خواسته است تا حجم کار خود را کاهش دهید؟
۲. در ماه های اخیر آیا شما در مورد کار خود و یا در ارتباط با همکاران، مشتریان یا بیماران خود عصبانی یا ناراحت شده اید؟
۳. آیا شما از آنکه با دوستان، خانواده یا حتی خودتان وقت کافی صرف نمی کنید احساس گناه می کنید ؟
۴. آیا فکر می کنید اخیرا به طور فزاینده ای عاطفی و احساساتی شده اید؟ مثلا گریه می کنید، عصبانی می شوید، فریاد می زنید یا بدون دلیل مشخصی عصبی می شوید.
اگر به هر یک از این پرسش ها پاسخ مثبت دادید، ممکن است زمان آن فرا رسیده باشد تا تغییری در زندگی خود ایجاد کنید.
چه چیزی باعث فرسودگی شغلی می شود؟
انسان ها ظرفیت های متفاوتی برای مقابله با فشارهای عاطفی و جسمی دارند.
هنگامی که مشکل از توانایی ما برای مقابله با آن بزرگ تر باشد و اگر شما برای حل این مشکل بیش از ظرفیت خود (از لحاظ ذهنی یا جسمی) به خود فشار وارد کنید بدن شما تحت استرس قرار می گیرد.
افرادی که دچار فرسودگی می شوند اغلب احساس خستگی عاطفی یا بی تفاوتی می کنند و ممکن است با همکاران، مشتریان یا بیماران خود به روشی متفاوت از گذشته یا حتی روشی غیر انسانی رفتار کنند. آنها شروع به دوری کردن از کارشان می کنند و رفته رفته اشتیاق خود نسبت به حرفه ای که انتخاب کرده اند را از دست می دهند.
با آنکه فرسودگی به عنوان یک اختلال سلامت روانی به شمار نمی رود، اما این حالت می تواند منجر به مشکلات جدی تری مانند مشکلات خانوادگی، سندرم خستگی مزمن، اضطراب، افسردگی، بی خوابی و مصرف الکل و مواد مخدر شود.
چه کسانی بیشتر از دیگران در معرض خطر قرار دارند؟
هر کارگر یا کارمندی که در ارتباط با مردم است ممکن است دچار فرسودگی شغلی شود. این مشاغل ممکن است شامل معلمان، پرستاران، مراقبین، افسران زندان یا کارکنان خرده فروشی باشد.
این در حالی است که کارکنان خدمات اورژانس مانند پلیس، پزشکان امدادرسان، پرستاران و پزشکان حتی در معرض خطرات بیشتری قرار دارند چرا که این افراد به طور مداوم در شرایط کاری پر اضطرابی کار می کنند.
نتایج یک نظرسنجی جدید از ۱۵۰۰۰ پزشک آمریکایی حاکی از آن است که ۴۴ درصد از این افراد نشانه های فرسودگی شغلی را بروز داده اند.
فرقی نمی کند که شما چه کاری انجام می دهید. اگر سعی کنید تا بیش از توانایی خود برای مقابله با مشکلات کاری استفاده کنید شما احتمالا دچار فرسودگی خواهید شد.
نه گفتن به کار اضافی امر کاملا طبیعی است
کارفرمایان استرالیایی از نظر سازمانی، متعهد به ارتقاء وضعیت شغلی کارکنان خود هستند. آنها باید اطمینان حاصل کنند که کارکنانشان بیش از حد کار نمی کنند، بیش از حد تحت فشار قرار ندارند و به سمت فرسودگی شغلی رانده نمی شوند.
اگرچه نکاتی نیز وجود دارد که همه ما می توانیم از آنها برای کاهش خطر فرسودگی خودمان استفاده کنیم. یکی از این موارد، افزایش میزان انعطاف پذیری ما است. این یعنی ما قادر به پاسخگویی به استرس به روشی سالم و درست هستیم و می توانیم پس از پشت سر گذشتن چالش ها حتی قوی تر از پیش با مشکلات روبرو شویم.
شما می توانید توانایی خود در این زمینه را از طریق یادگیری مواردی مانند تعطیل کردن کار و عدم انجام امور کاری در زمانی خارج از زمان اداری، تنظیم مرزی مشخص بین کار و زندگی شخصی و انجام سرگرمی ها و دلمشغولی های بیشتر به جای کار کردن افزایش دهید.
مهم نیست که چه کار می کنید و چه حرفه ای دارید. مهم این است که هیچگاه اجازه ندهید کار یا شغل شما تنها راهی باشد که خود را به واسطه آن به عنوان یک فرد معرفی می کنید.